per
دانشگاه شاهد
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-4784
2011-04-21
9
1
1
8
2643
اثربخشی خانوادهدرمانی شناختی- رفتاری بر مشکلات رفتاری کودکان خانوادههای در معرض طلاق
The Effects of Cognitive-Behavioral Family Therapy on Children's Behavioral Problems in Divorcing Families
محمدباقر کجباف
m.b.kaj@edu.ui.ac.ir
1
حمیدرضا عریضی
2
شعله امیری
shole_amiri@yahoo.com
3
رخساره کهنوجی
r.kahnoogi@gmail.com
4
دانشگاه اصفهان
دانشگاه اصفهان
دانشگاه اصفهان
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خانواده درمانی شناختی- رفتاری بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان خانوادههای در معرض طلاق است. بدین منظور24 زوج به شکل تصادفی ازمیان زوجینی که به علت مشکلات خانوادگی در خواست طلاق داشتند و جهت مشاوره و کمک به اداره بهزیستی مراجعه کرده بودند انتخاب شدند، و بصورت تصادفی در دو گروه 12 نفره (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون بر روی کودکان خانوادهها اجرا و متغیر وابسته (مشکلات رفتاری کودکان) مورد اندازه گیری قرار گرفت. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، مداخلات مبتنی بر خانواده درمانی شناختی- رفتاری را دریافت نمودند. یافتهها نشان داد که مداخلات خانواده درمانی شناختی- رفتاری احتمالا بر رفتار کودکان موثر بوده و توانسته است مشکلات رفتاری آنها را به طرز معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش دهد.
This study is designed to investigate the effect of cognitive- behavioral family therapy on reduction of children's behavioral problems in divorcing families. 24 couples were randomly selected from among the couples who were refferd to behzisti office for counseling ,were assigned randomly in 2 groups control group and experimental group. The children 2 groups were evaluated by pre and post test view child symptom inventory and then children's behavioral problems was measured. experimental group were received 8 session of the cognitive- behavioral family therapy (each sessions 90 minute). The results showed significant effect of cognitive-behavioral family therapy on reduction of children's behavioral problems .
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2643_e6bc1d2a7c07708c0ba542a1eee6385e.pdf
خانواده درمانی شناختی- رفتاری
مشکلات رفتاری کودکان
خانوادههای در معرض طلاق
cognitive- behavioral family therapy
children\'s behavioral problems
divorcing families
per
دانشگاه شاهد
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-4784
2011-04-21
9
1
9
16
2644
مقایسه اثربخشی موسیقیدرمانی با تصور هدایتشده و راهبردهای شناختی بر کاهش میزان اضطراب دانشآموزان
Comparative study of effectiveness of music therapy with directed image and the cognitive strategies on reducing student's anxiety
طاهره فلاح
1
فرامرز سهرابی
asmar567@yahoo.com
2
علی زاده محمدی
3
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی دو روش موسیقیدرمانی باتصور هدایتشده و راهبردهای شناختی بر کاهش میزان اضطراب دانشآموزان دبیرستانی در سال تحصیلی 86 ـ 85 انجام شد. در این پژوهش فرض شد که هر دو روش "موسیقیدرمانی با تصور هدایتشده" و "راهبردهای شناختی"، میزان اضطراب دانشآموزان را کاهش میدهند و روش موسیقیدرمانی مؤثرتر از روش راهبردهای شناختی است. به منظور بررسی این فرضیههای تحقیق از بین دبیرستانهای مختلف استان یزد یک دبیرستان و از بین دانش آموزان آن دبیرستان 150 دانشآموز به طور تصادفی انتخاب شدند. پس از اجرای آزمون اضطراب زانگ از میان آنها، 45 نفر از دانشآموزانی که نمره بالایی را در این آزمون کسب کرده بودند، انتخاب شدند و به سه گروه، شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی اول برنامههای موسیقیدرمانی با تصور هدایتشده و گروه آزمایشی دوم آموزش راهبردهای شناختی را هر کدام به طور جداگانه دریافت کردند و گروه کنترل هیچ برنامهای را دریافت نکرد. مداخلات درمانی به مدت یک ماه (دو جلسه در هفته) در مجموع هشت جلسه اجراء شد. هر سه گروه پیش و پس از آزمایش به آزمون اضطراب زانگ پاسخ دادند. روشهای آماری مورد استفاده در این پژوهش علاوه بر آمار توصیفی از آزمون تحلیل واریانس یک عاملی و آزمون تعقیبی شفه استفاده گردید. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان دادکه هر دو روش درمانی یعنی موسیقیدرمانی با تصور هدایتشده و راهبردهای شناختی با سطح اطمینان 95 / 0 بر کاهش میزان اضطراب مؤثر بودند .
The present study compared the effectiveness of music therapy with directed image and cognitive strategies on reducing anxiety in high school students. Listen Read phonetically Dictionary-View detailed dictionary. In this study, it was hypothesized that music therapy with directed image is more effective than cognitive strategies approach.
In order to test the research hypothesis, from all high schools in Yazd province, one high school was selected to study and 150 high school students were selected randomly. Subjects completed the test of Zhang anxiety questionnaire, 45 students who scored high on this test were selected as sample of study and were divided in two experimental and one control groups. The first experimental group received the music therapy with directed image and a second experimental group, received the cognitive strategies, and the control group did not receive any program. Treatment interventions carried out for two sessions per week a total of eight sessions. Three groups responded to Zhang anxiety test before and after the intervention. Statistical methods of descriptive statistics and factor analysis of variance and Scheffe test were used.
The results of the study indicated that both music therapy with directed image and cognitive strategies were effective at 0/95 level of confidence on reducing anxiety levels.
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2644_2a8dae3a3345024393842a4e7de4805b.pdf
موسیقی درمانی با تصور هدایتشده
راهبردهای شناختی
اضطراب
دانشآموزان دبیرستانی
music therapy with directed image
cognitive strategies
anxiety
High School Students
per
دانشگاه شاهد
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-4784
2011-04-21
9
1
17
30
2645
مقایسه الگوهای شخصیت بالینی و اختلالات شدید شخصیتی در بیماران مبتلا به عفونت HIV و افراد سالم
The Comparison of Clinical Personality Patterns and Severe Personality Disorders in Patients with HIV Infection and Normal Individuals
محمد امین شریفی
psychology.sharifi@gmail.com
1
مجید محمودعلیلو
2
تورج هاشمی نصرتآباد
3
هدف این مطالعه، مقایسه الگوهای بالینی شخصیت و اختلالات شدید شخصیتی در بیماران مبتلا به عفونت HIV و افراد سالم بود. نمونه این پژوهش شامل 100 نفر بود (50 بیمار مبتلا به عفونت HIV و 50 فرد سالم) که از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنیها پرسشنامه چند محوری بالینی میلون2 (MCMI-II) و پرسشنامههای محقق ساخته شماره 1 (مربوط به بیمارانی که از طریق سرنگ آلوده، به عفونت HIV مبتلا شده-اند) و شماره 2 (مربوط به بیمارانی که به واسطه رابطه جنسی محافظت نشده به HIV مبتلا شدهاند) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل مانوا نشان داد که تفاوتهای معنیداری در برخی از الگوهای بالینی شخصیت (مثل اسکیزوئید، اجتنابی، ضداجتماعی، پرخاشگر، وسواسی، منفعل- پرخاشگر و خود- تخریبگر) و اختلالات شدید شخصیتی (نظیر اسکیزوتایپال و مرزی) در بین گروههای پژوهش وجود دارد. علاوه بر این، بیماران مبتلا به عفونت HIV میزان بالایی از رفتارهای پرخطر، سابقه اقامت در زندان، سابقه مصرف الکل و سابقه حجامت را گزارش کردند. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که الگوهای شخصیتی خاصی– بویژه ضداجتماعی و مرزی- اشخاص را در معرض آسیبپذیری بالا جهت ابتلا به عفونت HIV قرار میدهند. همچنین ارزیابی دقیق آلودگیهای محور II برای پیشگیری و درمان موثرتر این بیماران، از ضرورت بالایی برخوردار است.
The purpose of this study was comparing the clinical personality patterns and severe personality disorders in patients with HIV infection and normal individuals. The sample was consisted of 100 subjects (50 patients with HIV infection, 50 normal individuals) that were selected through available population. Subjects completed the Millon Clinical Multiaxial Inventory II (MCMI-II) and researcher-made questionnaire number 1 (pertaining to patients that affected to HIV infection due to implicated syring) and researcher-made questionnaire number 2 (pertaining to patients that have been infected to HIV infection due to unprotective sexual relationships). The MANOVA results indicated that there are meaningful differences in some clinical personality patterns (such as schizoid, avoidant, antisocial, aggressive, obsessive, passive- aggressive and self-defianting) and severe personality disorders (such as schizotypal and borderline) between research groups. Furthermore, the patients with HIV infection reported high rate of high- risk behaviors, background in prison, history of alcohol using and the cup history. On the base of findings of current research can concluded that certain personality patterns, particularly antisocial and borderline patterns increase vulnerability to HIV infection. Also the precise assessment of the personality disorders is essential to more effective prevention and treatment of patients with HIV infection.
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2645_9d3fbaa7f3c420c0c9de83c4e65adcfe.pdf
عفونت HIV
الگوهای بالینی شخصیت
اختلالات شدید شخصیتی
HIV infection
Personality Patterns
Severe personality disorders
per
دانشگاه شاهد
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-4784
2011-04-21
9
1
31
40
2646
بررسی تأثیر شوک الکتریکی بر شرطیسازی گریز- اجتناب در ماهی قرمز
Study of effects of shock exposures on subsequent escape-avoidance conditioning learning by goldfish (Carassius Auratus)
طاهره گلستانی بخت
t_golestani@pnu.ac.ir
1
مقدمه: هدف این پژوهش آزمایشی تعیین اثرات شوک الکتریکی گزیر ناپذیر بر شرطی سازی گریز- اجتناب در ماهی قرمز بود. در صورتی که عدم یادگیری گریز یا اجتناب از شوک به موقعیتهای دیگر تعمیم یابد و حیوان یاد بگیرد که درمانده و ناتوان است، با پدیده درماندگی آموخته شده مواجه هستیم. درماندگی آموخته شده حالتی روان شناختی است که موجودات میآموزند در موقعیتهای ویژه ای ناتوان هستند حتی اگر توان تغییر شرایط نامطلوب یا زیان آور را داشته باشند. نظریه درماندگی آموخته شده تبیینی در خصوص افسردگی بالینی و بیماریهای روانی ناشی از فقدان ادراک کنترل شده بر پیامدهای یک موقعیت است. روش: تعداد 50 ماهی قرمز معمولی به طول تقریباً 6-5 سانتی متر آزمودنی مورد استفاده قرار گرفتند و به مدت 1 هفته قبل از اجرای آزمایش در مخزنی نگهداری شدند. آزمایش در یک جعبه دو طرفه آبی ( aquatic shuttle box ) و بعد از انجام مطالعه مقدماتی انجام شد. آزمایش طی دو مرحله و با فاصله 24 ساعت از یکدیگر در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 25 آزمودنی) انجام گرفت. دادهها با استفاده از آزمون t برای دو گروه مستقل مورد تحلیل قرار گرفت . نتایج: نتایج نشان داد آزمودنیهای گروه کنترل و گروه آزمایشی در میانگین 6 پارامتر زیر که به عنوان شاخصهای تاثیر شوک الکتریکی بر عملکرد گریز-اجتناب در ماهی قرمز، در نظر گرفته شده بودند، تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. یافتهها تفاوت معناداری را در میانگین تعداد پاسخهای اجتناب، میانگین تعداد کوششها تا نخستین پاسخ اجتناب، میانگین گریز از شوک الکتریکی، میانگین تعداد پاسخهای گریز از شوک الکتریکی، میانگین تعداد شکست در گریز از شوک الکتریکی و میانگین زمان شکست در گریز، طی این پژوهش نشان میدهند. بحث: بر اساس این آزمایش کلیه فرضیههای پژوهش مورد تایید قرار گرفتند بنابراین، اعمال شوک کنترل ناپذیر، آموزش گریز اجتناب را در ماهی قرمز مختل میکند و به همین دلیل، آزمودنیهای گروه آزمایشی کندتر از گروه کنترل پاسخ ابزاری مناسب و با کفایت را میآموزند و عملکرد کندتری نیز دارند.
Introduction: The aim of this experimental study is to determine the effects of inescapable shock exposures on subsequent escape-avoidance conditioning learning by goldfish (Carassius Auratus). Learned helplessness is a psychological condition in which a human being or an animal has learned to believe that it is helpless in a particular situation, even when it has the power to change its unpleasant or even harmful circumstance. Learned helplessness theory is the view that clinical depression and related mental illness result from a perceived absence of control over the outcome of a situation (Seligman, 1975).
Method: The goldfishes (N=50) with the length of about 5-6 cm each, were randomly assigned into two groups (experimental and control, n=25 in each group), and the experiment environment was an aquatic shuttle box measuring 70×40×30 cm which was designed by researcher. The gathered data were analyzed using the independent t-test.
Results: There were significant differences between 2 groups considering 6 Learned helplessness indicators, mean number of voidance response (P
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2646_41ebd874327ab5851271f634acc6010a.pdf
: شرطی سازی گریز- اجتناب
شوک الکتریکی
درماندگی آموخته شده
ماهی قرمز
Escape-avoidance Conditioning
Electrical Shock
learned helplessness
Gold fish
per
دانشگاه شاهد
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-4784
2011-04-21
9
1
41
50
2647
بررسی پایایی و اعتبار مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)
To Study Reliability and Validity for A Brief Measure for Assessing Generalized Anxiety Disorder (GAD-7)
محمدرضا نائینیان
mrnainian@yahoo.com
1
محمدرضا شعیری
shairigm@gmail.com
2
معصومه شریفی
3
مهری هادیان
4
هدف اساسی پژوهش کنونی تعیین پایایی و اعتبار مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7) بوده است. مقیاس یاد شده با هدف ساختن ابزاری کوتاه برای تشخیص اختلال اضطراب فراگیر (GAD) و سنجش شدت نشانههای بالینی مبتلایان، توسط اسپیتزر و همکاران ساخته شده است. این مقیاس دارای هفت سؤال اصلی و یک سؤال اضافی است که میزان دخالت اختلال در کارکردهای فردی، اجتماعی، خانوادگی و شغلی مبتلایان را میسنجد. در این مطالعه 199 نفر از دانشجویان دانشگاه شاهد و 24 نفر از آزمودنیهایی که در مراجعه به یکی از کلینیکهای روان پزشکی شهر تهران تشخیص اختلال اضطراب فراگیر (GAD) را دریافت نموده بودند شرکت داشتند. نتایج به دست آمده نشان داد که GAD-7 از آلفای کرونباخ مناسبی برخوردار بوده و ضریب پایایی ( reliability ) مقیاس بر اساس دو بار اجرای آزمون نیز مناسب ارزیابی شده است. در بررسی اعتبار ( validity ) مقیاس، نتایج بیانگر همبستگی معنادار بین مقیاس GAD-7 و پرسشنامه اضطراب حالت – صفت اسپیلبرگر، برخی خرده مقیاسهای فرم کوتاه 36 سؤالی زمینه یابی سلامت عمومی( (SF-36 و خرده مقیاس اضطراب 12 مادهای از سیاهه نشانههای بالینی ( (SCL-90 بوده است که بیانگر اعتبار همگرای مناسب مقیاس است. همچنین تحلیل عاملی مقیاس GAD-7 بیانگر اشباع آن از یک عامل میباشد. از سوی دیگر مقایسه نمرات افراد مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی که تشخیص اختلال اضطراب فراگیر دریافت کرده بودند با نمره برش مقیاس و نیز نمرات جمعیت غیر بیمار، حاکی از اعتبار تشخیصی مطلوب مقیاس بوده است. در مجموع میشود گفت که مقیاس کوتاه سنجش اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7) از پایایی و اعتبار مناسبی در نمونههای ایرانی برخوردار بوده است.
The objective of this study was to investigate reliability and validity of a brief self-report scale (GAD-7) developed to identify probable cases of generalized anxiety disorder. The GAD-7 is a 7-item self-report questionnaire developed by Spitrzer in 2006, for screening for GAD and assessing its severity in clinical practice and research. 199 students selected from Shahed University for the study as non clinical group and 24 patients suffered from generalized anxiety disorder, selected from a psychiatric clinic in Tehran. Research tools employed in the study were Brief Measure for Assessing Generalized Anxiety Disorder (GAD-7), State-Trait anxiety inventory (STAI), Short-Form General Health Survey (SF-36) and anxiety subscale of Symptom Checklist (SCL- 90). The coefficient Alpha obtained for the total scale, and coefficient Alpha obtained for each part of the scale, and also the test–retest correlation obtained indicated a suitable reliability for the scale. Correlations calculated among GAD-7 and other instruments used in this study, suggested acceptable validity for the scale. Factorial analysis for the scale also showed one factor loading. And the scale was able to differentiate between clinical and non clinical group.
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2647_a08f1879013264853db8dbcadd27b26e.pdf
مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر(GAD-7)
پایایی
اعتبار
Brief Measure for Assessing GeneralizedAnxiety Disorder (GAD-7)
Generalized Anxiety Disorder (GAD)
reliability
Validity
per
دانشگاه شاهد
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-4784
2011-04-21
9
1
51
60
2648
بررسی مقایسهای سلامت روانی، سازگاری زناشویی و پاسخهای مقابلهای در زنان بارور و نابارور
A Comprative Study of mental health, marital adjustment and coping responses among fertile-infertile women
محمدرضا تمناییفر
tamannaei@kashanu.ac.ir
1
ناباروری به عنوان یک مشکل مهم فردی واجتماعی با مشکلات روانشناختی متعددی مثل افسردگی، اضطراب، درماندگی، نارضایتی از زندگی و عدم سازگاری زناشویی همراه میباشد. با توجه به اهمیت فردی، اجتماعی و فرهنگی باروری و ناباروری و شیوع روبه گسترش ناباروری و نقش عوامل روانشناختی، مطالعه جنبههای روانشناختی ناباروری اهمیت ویژه ای دارد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر این بود که میزان سلامت روانی، سازگاری زناشویی و پاسخهای مقابلهای زنان نابارور درمقایسه با زنان بارور بررسی گردد. به این منظور65 زن نابارور و 65 زن بارور مطالعه و مقایسه شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت عمومی ( GHQ ) مقیاس سازگاری زناشویی ( DAS ) و پرسشنامه پاسخهای مقابلهای ( CRI ) استفاده گردید.جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخصهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سلامت روانی، سازگاری زناشویی و پاسخهای مقابله ای زنان نابارور و زنان بارور تفاوت معناداری وجود دارد. زنان نابارور در مقایسه با زنان بارور از سلامت روانی کمتر و سازگاری زناشویی کمتر برخوردارند.همچنین،زنان نابارور از پاسخهای مقابلهای هیجان مدار بیشتر استفاده میکنند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش آشکار میگردد که ناباروری میتواند با پیامدهای روانشناختی خاصی همراه باشد. اگرچه، ناباروری میتواند به مشکلات روانشناختی خاصی منجر گردد، اما همین مشکلات میتواند زمینهساز تشدید ناباروری شود. به همین دلیل مداخلههای روانشناختی به عنوان مکمل درمانهای پزشکی اهمیت دارند.
Infertility is a personal and social problem accompanied psychological problems such as depression, anxiety, dissatisfaction, hoplessness, etc. The aim of this study is to compare mental health, marital adjust-ment and coping responses among fertile-infertile women. 65 infertile and 65 fertile women were selected and studied. The used instru-ments were General Health Questionair (GHQ), Marital Adjustment Questionair (DAS) and Coping Responses Inventory (CRI). Comparing the results of two groups showed significant differences in mental health, marital adjustment and coping responses.
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2648_00079b54bbeee52c16fc5d8a1f2f319c.pdf
سازگاری زناشویی
شیوههای مقابله
باروری
ناباروری
Mental Health
Marital Adjustment
Coping responses
Infertile
per
دانشگاه شاهد
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-4784
2011-04-21
9
1
61
74
2649
مقایسه و رتبهبندی ترجیحات همسرگزینی در بین گروهی از دانشجویان دختر و پسر و دانشجویان کرد، عرب و بختیاری دانشگاه شهید چمران اهواز
Comparison and Ranking of Mate-Selection Preferences between Female and Male and students Kord, Arabian, and Bakhtiyari Ethnic Groups Shahid Chamran of University
غلامرضا رجبی
rajabireza@scu.ac.ir
1
مریم ابراهیمی نوبندگانی
2
رضا خجسته مهر
3
پژوهش حاضر به منظور مقایسه و رتبه بندی ترجیحات همسرگزینی بین گروهی از دانشجویان دختر و پسر و دانشجویان کرد، عرب و بختیاری دانشگاه شهید چمران زبان اجرا شده است. برای انتخاب دانشجویان، از بین کلیه دانشکدههای دانشگاه شهید چمران، 6 دانشکده (ادبیات و علوم انسانی، اقتصاد و علوم اجتماعی، الهیات، مهندسی، علوم و کشاورزی) و از بین کلیه دانشجویان این 6 دانشکده 600 دانشجو (در هر دانشکده 100 دانشجو) با توجه به نسبت تعداد دختران و پسران، به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ترجیحات همسرگزینی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای غیرپارامتریک فریدمن نشان داد که بین میانگین ترجیحات همسرگزینی دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد بدین صورت که بالاترین میانگینها متعلق به عامل ویژگیهای رفتاری، مذهبی و مهارتهای اجتماعی و کمترین مربوط به عامل مهارتهای خانهداری میباشد، همچنین، بین ترجیحات همسرگزینی دختران (ویژگیهای رفتاری، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و ویژگیهای مذهبی) و پسران (ویژگیهای ظاهری و مهارتهای خانهداری)و بین ترجیحات همسرگزینی قومیتهای بختیاری (مهارتهای خانهداری)، کرد (در ویژگیهای ظاهری) و عرب زبان (خواستار بچه و مذهبی بودن) تفاوت معنیداری دیده شد.
The purpose of this study comparison of and ranking mate-selection preferences among female and male students, and three ethnic groups (Kord, Bakhtiyari, and Arabian language). 600 students (in 6 colleges) were selected using randomized stratified sampling, and completed the Mate-Selection Preferences Inventory. To assess of the validity of this measure principle components analysis (varimax rotation) and non-parametric statistics were used. In this study using the PC (varimax rotation), nine factors were extracted (behavioral characteristic, appearance characteristic, et al). Also Friedman test showed that there are significant differences among mate-selection preferences. In addition, the results indicated, significant differences among male (appearance and houscooking) and female (appearance characteristics, social skills, social-economic status, and religious characteristics) students, and ethnic groups in mate-selection preferences.
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2649_dd229bc65f1d77e73d22fd21f0037316.pdf
انتخاب همسر
ترجیحات همسرگزینی
قومیت
Mate selection
mate selection preferences
ethnic groups