2024-03-29T17:09:50Z
https://cpap.shahed.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=441
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
رابطه بین رضایت جنسی، خودکارآمدی جنسی و شادکامی بر رضایت زناشویی: نقش میانجی ناگویی هیجانی
احترام
زارع درخشان
رسول
روشن چسلی
مقدمه: رضایت زناشویی یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در در زندگی مشترک میباشد که زوجین در ازدواج خود تجربه میکنند و عامل مهمی است که منجر به آرامش وسازگاری بین زوجین و همچنین دوام و استحکام خانواده میشود. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس خودکارآمدی جنسی، رضایت جنسی، شادکامی و ناگویی هیجانی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری پژوهش انجام شده کلیه زنان ومردان متاهل مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناختی و مشاوره وارش و کلینیک راستین در منطقه 2 و 6 شهر تهران بودند. تعداد 352 نفر از طریق روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و از پرسشنامههای رضایت زناشویی انریچ (بهمنی و همکاران، 1385)؛ پرسشنامه خودکارآمدی جنسی (وزیری و همکاران، 1378)؛ پرسشنامه رضایت جنسی (آی. اس. اس.، 1981) ؛ پرسشنامه شادکامی آکسفورد (اُ. اچ. آی.، 1989) و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (تی. اِی. اِس. – 20، 1994) که اعتبار و پایایی مطلوبی بر خودارند، استفاده شد.نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی جنسی 0.12 و رضایت جنسی 0.35 و شادکامی 0.29 رضایت زناشویی را پیشبینی میکنند و متغییر ناگویی هیجانی 0.10 رضایت زناشویی را در جهت منفی پیشبینی میکند. در نتیجهگیری کلی چون مدل ساختاری که ارائه شده بود برازش مطلوبی را نشان نداد با تغییر مدل ساختاری که ناگویی هیجانی و رضایت جنسی به عنوان میانجی مطرح شد در نتیجه برازش مطلوبی بدست آمد. دو متغیر رضایت جنسی و ناگویی هیجانی قادر به پیشبینی رضایت زناشویی بوده و با میانجی قرار گرفتن این دو، متغیر شادکامی به طور مستقیم اثرش را بر روی رضایت زناشویی از دست داده و به طور غیر مستقیم از طریق افزایش رضایت جنسی و کاهش ناگویی هیجانی بر رضایت زناشویی تاثیرگذار است. همچنین خودکارآمدی جنسی از طریق تاثیر بر رضایت جنسی و ناگویی هیجانی منجر به افزایش رضایت زناشویی شده و البته تاثیر مستقیم آن بر رضایت زناشویی نیر وجود دارد. بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان از طریق آموزش به افراد جهت افزایش توانمندیهای جنسی، رضایت جنسی آنها را تامین کرده و رضایت زناشویی که پایه اساسی استحکام خانواده میباشد را نیز فراهم نموده و از این طریق شادکامی را در افراد افزایش داد.
رضایت زناشویی
خودکارآمدی جنسی
رضایت جنسی
شادکامی
ناگویی هیجانی
2020
09
26
1
16
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2918_b6c8f45ff4123cf303995f0c86b818b2.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
کاربست تئوریدرمانی پذیرش و تعهد (ACT) بر رگه شخصیتی اضطرابی، الکسیتایمیا و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان پستان
سحر
صفرزاده
کریم
سواری
مقدمه: سرطان پستان یکی از بیماریهایی است که میتواند به دلیل سختی درمان و مزمن بودن بیماری بر سلامت روانی و اجتماعی افراد مبتلا و خانوادههای آنان تأثیر بگذارد. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی کاربست تئوری درمانی پذیرش و تعهد بر رگه شخصیتی اضطرابی، الکسیتایمیا و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان پستان بود.روش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع طرحهای پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان شهر اهواز بود و نمونه پژوهش شامل 18 زن مبتلا به سرطان پستان (9 نفر گروه آزمایش و 9 نفر گروه گواه) بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. از هردو گروه براساس پرسشنامه شخصیتی اضطرابی آیزنک، آیزنک و بارت، پرسشنامه الکسیتایمیا تورنتو و پرسشنامه تبعیت از درمان سید فاطمی و همکاران پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقهای در معرض درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند. سپس از پایان مداخله، پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. تحلیل دادهها از طریق آزمون کوواریانس چندمتغیری صورت گرفت.نتایج: تحلیل حاصل از آزمون کوواریانس چندمتغیری نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل از نظر رگههای شخصیتی اضطرابی، الکسیتایمیا و تبعیت از درمان تفاوت معناداری وجود دارد (0.0001>p).بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج مشخص شد برنامه پذیرش و تعهد، مداخله درمانی مؤثری برای کاهش رگه شخصیتی اضطراب برونگردی، نورزگرایی و سایکوزگرایی، الکسیتایمیا، و همچنین بهبود تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به سرطان پستان است. بنابراین پیشنهاد میشود که مداخله همراه با درمانهای پزشکی برای بهبود سطح کیفیت زندگی و تبعیت از درمان بیماران مبتلا به سرطان ارائه شود.
تئوری درمان پذیرش و تعهد
رگه شخصیتی اضطرابی
الکسیتایمیا و تبعیت از درمان
سرطان پستان
2020
09
26
17
27
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2919_1ead09b2e60f3ae4106d579f3e65210e.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
مقایسه شفقت به خود، حس انسجام و تفکر مثبت در دانشآموزان با و بدون کمالگرایی بالینی
آذر
کیامرثی
مینا
طاهری فرد
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه شفقت به خود، حس انسجام و تفکر مثبت در دانشآموزان با و بدون کمالگرایی بالینی انجام شد.روش: روش پژوهش حاضر، علّی – مقایسهای است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان دختر پایه دهم و یازدهم شهر رشت در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل دادند (N=6500). از میان این دانشآموزان، 900 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و مقیاس کمالگرایی بالینی استوبر را تکمیل کردند. با استفاده از پرسشنامه کمالگرایی بالینی، 121 دانشآموز دارای نمره بالای کمالگرایی بالینی (نقطه برش 8 و بالاتر) و 121 دانشآموز (پایینتر از نقطه برش 8) بدون کمالگرایی بالینی شناسایی و انتخاب شدند. سرانجام شرکتکنندهها به مقیاس شفقت به خود نف، مقیاس حس انسجام آنتونفسکی و پرسشنامه تفکر مثبت اینگرام پاسخ دادند.نتایج: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین دانشآموزان با و بدون کمالگرایی بالینی از نظر شفقت به خود، حس انسجام و تفکر مثبت تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که میانگین نمرات شفقت به خود، حس انسجام و تفکر مثبت در دانشآموزان دارای کمالگرایی بالینی در مقایسه با دانشآموزان بدون کمالگرایی بالینی کمتر است (p <0.01).بحث و نتیجهگیری: یافتهها از تفاوت شفقت به خود، حس انسجام و تفکر مثبت در دانشآموزان با و بدون کمالگرایی بالینی حمایت میکند. بطوریکه دانشآموزان دارای کمالگرایی بالینی شفقت به خود، حس انسجام و تفکر مثبت کمتری دارند. لذا، توجه مشاوران و متخصصان به این متغیرها در برنامههای پیشگیری، آسیبشناسی و خدمات مشاورهای و درمانی در دانشآموزان دارای کمالگرایی بالینی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
کمالگرایی بالینی
شفقت به خود
حس انسجام
تفکر مثبت
2020
09
26
29
42
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2920_ad940b3a2caeae54342f94f0adcb0394.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
مقایسۀ ویژگیهای خُلقی و مؤلفههای تعامل زناشویی در مادران با توجه گسترۀ آسیب بینایی در فرزندان
سیده فاطمه
موسوی
مریم
اصغری
مقدمه: مطالعۀ حاضر با هدف بررسی ویژگیهای خُلقی و مؤلُفههای تعامل زناشویی در مادران دارای یک یا چند فرزند با آسیب بینایی انجام شد.روش: روش پژوهش از نوع توصیفی و پسرویدادی است. جامعۀ آماری پژوهش را سه گروه از مادران دارای یک یا چند فرزند مبتلا به آسیب بینایی و مادران دارای فرزند بدون آسیب بینایی ساکنِ شهرهای تهران و کرج در سال 1396 تشکیل میداد که از هر گروه به ترتیب 120 مادر دارای یک فرزند مبتلا، 104 مادر دارای بیش از یک فرزند مبتلا به آسیب بینایی و 120 مادر دارای فرزند بدون آسیب بینایی به روش در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامۀ حالات خُلقی برومز (2007) با دو بُعد خلق مثبت و منفی و پرسشنامۀ مؤلفههای تعامل زناشویی افروز (1390) بود.نتایج: نتایج حاصل از اجرای آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که مادران دارای بیش از یک فرزند مبتلا به آسیب بینایی، نمرات بالاتری در حالات خُلقیِ منفی چون تنش، افسردگی، خشم، خستگی و سردرگمی و نمرات پایینتری در حالات خُلقیِ مثبت چون سرزندگی، آرامش و شادکامی نسبت به دو گروه دیگر داشتند (0.001>p). مادران دارای فرزند بدون آسیب بینایی در مؤلفههای مثبتاندیشی، رفتارهای شخصی، رفتارهای ارتباطی و اجتماعی، شیوههای حل مسأله، مدیریت مالی، احساس و رفتار مذهبی، شیوۀ فرزندپروری، گذران اوقات فراغت و تعامل عاطفی نمرات بالاتری نسبت به دو گروه بالینی گزارش کردند (0.001>p).بحث و نتیجهگیری: اجرای اقدامات پیشگیرانه و آگاهیبخش با هدف پذیرش ناتوانی فرزند، افزایش عاطفۀ مثبت نسبت به فرزند و آموزش مهارتهای مقابله با خستگیهای ناشی از مراقبت به ویژه در والدینِ دارای چند فرزند ناتوان میتواند علاوه بر کاهش فشار روانی ناشی از مراقبت، با اختصاص زمان فراغتی برای توجه به نیازهای خود و همسر به حفظ رابطۀ رضایتبخش در والدین کمک میکند تا از ظرفیت ایجادشده برای مقابلۀ زوجی با مشکلات مراقبت از فرزند ناتوان بهره گرفت.
تعامل زناشویی
حالات خُلقی
آسیب بینایی
2020
09
26
43
55
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2921_826c1e1c196b54da11ae593bb566a8e2.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
نقش ویژگیهای شخصیتی و باورهای غیرمنطقی در پیشبینی نارضایتی جنسیتی
سمیه
رحیمی احمدآبادی
مهرداد
کلانتری
محمدرضا
عابدی
سید مرتضی
مدرس غروی
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش ویژگیهای شخصیتی و باورهای غیرمنطقی در پیشبینی نارضایتی جنسیتی انجام شد.روش: پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که برای طی مراحل قانونی تغییرجنسیت در سال 96-94 به اداره کل پزشکی قانونی خراسان رضوی مراجعه کردند. بدین ترتیب 100 نفر بصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و پس از اخذ رضایتنامه آگاهانه هر سه پرسشنامه پژوهش (مقیاس ویژگیهای شخصیتی نئو ، پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز و پرسشنامه اختلال هویت جنسی) را در سازمان تکمیل نمودند. تمام مراحل آماری با استفاده از نرمافزار «اس. پی. اس. اس.» انجام شد. برای تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان بکار گرفته شد.نتایج: نتایج تحلیل در زمینه پیشبینی نارضایتی جنسیتی براساس ویژگیهای شخصیتی نشان داد که برونگرایی و روانرنجوری در مجموع 50 درصد از واریانس نارضایتی جنسیتی را پیشبینی میکنند و متغیر باورهای غیرمنطقی نشان میدهد که مهمترین عامل از مجموع متغیرهای باورهای غیرمنطقی ، انتظار بالا از خود، نیاز به تأیید دیگران، تمایل به سرزنش و درماندگی نسبت به تغییر است که در مجموع 48 درصد از واریانس نارضایتی جنسیتی را پیشبینی میکنند.بحث و نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد ویژگیهای شخصیتی چون برونگرایی و روانرنجوری و باورهای غیرمنطقی چون انتظار بالا از خود، نیاز به تأیید دیگران، تمایل به سرزنش و درماندگی نسبت به تغییر میتوانند در بروز نارضایتی جنسیتی موثر باشند. بنابراین بررسی دقیق روانشناختی افراد مبتلا به نارضایتی جنسیتی قبل از ارائه هر گونه مجوز جراحی تغییرجنسیت شایان توجه است.
ویژگیهای شخصیتی
باورهای غیرمنطقی
نارضایتی جنسیتی
2020
09
26
57
65
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2922_2ea93b09a79375c7813fbbf6c706c1aa.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس هیجانخواهی و دانش جنسی
فاطمه
ترابی
علیرضا
بخشایش
حسن
زارعی
مقدمه: رضایت زناشویی با استحکام بخشیدن به ارکان خانواده باعث ارتقاء سلامت جامعه میشود. بنابراین شناخت عوامل موثر بر رضایت زناشویی حائز اهمیت است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس هیجانخواهی و دانش جنسی در متأهلین شهرستان اردکان بود.روش: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و به لحاظ شیوه جمعآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی متأهلین شهرستان اردکان بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونهگیری در دسترس تعداد 381 نفر از آنها (205 زن و 176 مرد) به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز، از پرسشنامه رضایت زوجی اینریچ (1989)، مقیاس هیجانخواهی زاکرمن (1978)، و پرسشنامه دانش جنسی آن هوپر (1992) استفاده شد. دادهها با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج: یافتههای حاصل از بررسی رگرسیون نشان داد که هیجانخواهی و دانش جنسی نقش معناداری در پیشبینی رضایت زناشویی دارند (F=535.85) که از میان این دو متغیر، دانش جنسی با مقدار t=17.3 در سطح 0.001>p بیشترین نقش را در پیشبینی رضایت زناشویی ایفا میکند.بحث و نتیجهگیری: از نتایج پژوهش این بود که حدود 70 درصد از تغییرات رضایت زناشویی توسط هیجانخواهی و دانش جنسی تبیین میشود. با توجه به نتایج، میتوان راهکارهای موثری را در جهت آگاهسازی افراد متأهل نسبت به نقش هیجانخواهی و دانش جنسی در رضایت زناشویی به کار بست تا از این طریق رضایت زناشویی را در افراد متأهل ارتقاء داد.
رضایت زناشویی
هیجانخواهی
دانش جنسی
متاهلین
2020
09
26
67
77
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2923_a8b95d46475dd3196b82f7ca6677b41d.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
پیشبینی اختلال خشم انفجاری متناوب در زندانیان براساس پرخاشگری، اضطرار منفی و نارسایی هیجانی
مهدی
غریبپور
بهمن
اکبری
عباس
ابوالقاسمی
مقدمه: هدف این مطالعه، پیشبینی اختلال خشم انفجاری متناوب در زندانیان بر اساس پرخاشگری، اضطرار منفی و نارسایی هیجانی بود.روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد ساکن در زندان مرکزی شهر رشت در سال 1396 بودند. نمونه پژوهش شامل 350 نفر از زندانیان بود که 175 نفر مبتلا به اختلال خشم انفجاری متناوب و 175 زندانی بدون اختلال خشم انفجاری متناوب بودند و به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه اختلال خشم انفجاری متناوب کوکارو و همکاران (2017)، مقیاس رفتار تکانهای لاینام و همکاران (2006)، پرسشنامه پرخاشگری ویلیامز و همکاران (1996) و پرسشنامه نارسایی هیجانی بگبی و همکاران (1994) استفاده شد.نتایج: نتایج تحلیل تابع تشخیص نشان داد پرخاشگری، اضطرار منفی و نارسایی هیجانی پیشبینهای معناداری هستند که میتوانند زندانیان با و بدون اختلال خشم انفجاری متناوب را از یکدیگر متمایز کنند و این متغیرها توانسته است 75.4 درصد از موارد را به درستی در گروهها قرار دهد.بحث و نتیجهگیری: با توجه به توان پیشبینی نارسایی هیجانی، اضطرار منفی و پرخاشگری برای اختلال خشم انفجاری متناوب در زندانیان، نتایج این پژوهش تلویحات مهمی در آسیبشناسی اختلال خشم انفجاری متناوب دارد.
اختلال خشم انفجاری متناوب
اضطرار منفی
پرخاشگری
نارسایی هیجانی
2020
09
26
79
88
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2924_9e65cd4130c3420965533a53ed646f08.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
پیشبینی رشد پس از آسیب بر اساس ابعاد نیروی اراده در بیماران 65-50 ساله مبتلا به سرطان خون
سیده زهرا
موسوی
محمدعلی
گودرزی
سید محمدرضا
تقوی
مقدمه: مفهوم رشد پس از آسیب در سالهای اخیر موردتوجه پژوهشگران و متخصصان بالینی قرار گرفته است. هرچند مطالعات قبلی رشد پس از آسیب را در نجاتیافتگان از بیماری سرطان گزارش دادهاند، در مورد عوامل تسهیلکننده یا تشدیدکننده رشد پس از آسیب در این بیماران پژوهشهای کمی انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی رشد پس از آسیب بر اساس ابعاد نیروی اراده در بیماران 65-50 ساله مبتلا به سرطان خون در شهر شیراز انجام شد.روش: جامعه آماری شامل بیمارانی بودند که جهت درمان به بیمارستان نمازی یا درمانگاه مطهری شیراز در طول سالهای 1397-1396 مراجعه داشتند و توسط پزشک متخصص، تشخیص سرطان خون دریافت کردند. از بین این بیماران با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 101 بیمار انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه رشد پس از آسیب (تدسچی و کالهون،1996) و پرسشنامه نیروی اراده (گودرزی، تقوی و کفه زاده، 1395)، استفاده گردید. برای تحلیل آماری از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان و گامبهگام استفاده شد.نتایج: بر اساس یافتههای آزمون همبستگی پیرسون، نیروی اراده با رشد پس از آسیب و همهی ابعاد آن، رابطهی مثبت معناداری در سطح 0.01 داشت. همچنین، رشد پس از آسیب با نیروی اراده و همهی ابعاد آن رابطهای مثبت و معنیدار داشت. بر اساس تحلیلهای رگرسیون گامبهگام، تنها بعد «خودکنترلی» قادر به پیشبینی معنادار رشد پس از آسیب بود.بحث و نتیجهگیری: ارتقای بعد «خودکنترلی» نیروی اراده میتواند در افزایش رشد پس از آسیب، نقش داشته باشد. بنابراین، به کار بردن مداخلاتی برای ارتقای «خودکنترلی» میتواند در این زمینه، کمککننده باشد.
رشد پس از آسیب
نیروی اراده
خودکنترلی
سرطان خون
2020
09
26
89
97
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2925_086a7afd4bc2b4774d2a718a5735c214.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
مدل معادلات ساختاری پیشبینی اختلالات اضطرابی کودکان براساس ارتباط با والدین، دلبستگی به خدا با میانجیگری عزت نفس و کنترل ادراکشده
سمیرا
زمانی
مائده
شیرانی ناژوانی
ناهید
اکرمی
چکیدهمقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ارتباط با والدین، دلبستگی به خدا، عزت نفس و کنترل ادراکشده با اختلالات اضطرابی به منظور تدوین مدل انجام شد.روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که بر روی 270 دانشآموز دختر پایه پنجم و ششم دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 96- 95 انجامگرفت. به منظور سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامههای غربال اضطراب وابسته به اختلالات هیجانی (بیرماهر، 1997)، عزت نفس (روزنبرگ، 1989)، کنترل اضطراب (ویمز، 2003)، مقیاس رابطه والد- فرزند (فاین، مورلند و شوبل، 1983) و دلبستگی به خدا (غباری بناب و حدادی کوهسار، 1390) استفاده شد. همچنین، به منظور سنجش برازش مدل پیشنهادی پژوهشگر از مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار اِیموس نسخه 20 استفاده شد.نتایج:در بررسی اثرات مستقیم، یافتهها نشانداد که رابطه با مادر منجر به کاهش اضطراب میشود، اما رابطه با پدر بهطور مستقیم تأثیر معناداری بر اضطراب کودکان ندارد؛ همچنین دلبستگی به خدا با افزایش اضطراب همراه است. در بررسی اثرات غیرمستقیم در مدل نهایی، تنها رابطه با پدر بهواسطه افزایش سطح عزتنفس و کنترل ادراکشده کودکان باعث کاهش اضطراب آنها میشود.بحث و نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش حاضر، بهبود رابطه با مادر بهطور مستقیم و بهبود رابطه با پدر از طریق بالابردن عزت نفس و کنترل اضطراب باعث کاهش اختلالات اضطرابی در کودکان میشود. همچنین افزایش دلبستگی به خدا بهطور مستقیم در افزایش اختلالات اضطرابی در کودکان نقش دارد.
اضطراب
رابطه با والدین
دلبستگی به خدا
عزت نفس
کنترل ادراکشده
2020
09
26
99
113
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2926_a2b6506030db1f8a24b7d52b8d214714.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر مسئولیتپذیری و کیفیت روابط بینفردی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه
سمیه
خطیبی
زهرا
باقرزاده گلمکانی
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر مسئولیتپذیری و کیفیت روابط بینفردی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه انجام گردید.روش: در یک پژوهش نیمهآزمایشی با پیشآزمون – پسآزمون و گروه کنترل، 30 نفر از دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر نیشابور به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. افراد گروه آزمایش در معرض مداخلهی 8 جلسهای درمان پذیرش و تعهد (هیز، استروسال و ویلسون، 2003) قرارگرفتند، در حالی که گروه کنترل در معرض چنین مداخلهای قرار نگرفتند. پرسشنامه مسئولیتپذیری روانشناختی کالیفرنیا و پرسشنامه کیفیت روابط پیرس و همکاران در مورد شرکتکنندگان اجرا گردید. دادههای پژوهش به کمک نرمافزار «اس. پی. اس. اس.» و با استفاده از شاخصهای آماری توصیفی و تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر مسئولیتپذیری و کیفیت روابط بینفردی دانشآموزان دختر تأثیرگذار بوده است.بحث و نتیجهگیری: درمان پذیرش و تعهد تأثیر بسزایی در افزایش مسئولیتپذیری و کیفیت روابط بینفردی دانشآموزان دارد و درمانگران میتوانند از این رویکرد درمانی جهت بهبود مسئولیتپذیری و کیفیت روابط بینفردی دانشآموزان استفاده کنند.
درمان پذیرش و تعهد
مسئولیتپذیری
کیفیت روابط بینفردی
دانشآموزان
2020
09
26
115
123
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2927_9d6381d4f668bfa482b3b7481172f40f.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
اثربخشی درمان یکپارچهنگر طرحوارهمحور و طرحوارهدرمانی یانگ بر ادراک طرد شدگی افراد دارای ویژگیهای شخصیت مرزی
زینب
ذاکرزاده
محسن
گلپرور
اصغر
آقایی
مقدمه: نشانههای آسیبشناختی شخصیتی از زمره مواردی است که نیازمند توجه درمانگران روانشناختی است. ویژگیهای شخصیت مرزی به دلیل شیوع قابلتوجه آن از زمره این نشانههای شخصیتی نیازمند توجه است. بر همین اساس، این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان یکپارچهنگر طرحواره محور و طرحواره درمانی بر ادراک طردشدگی در افراد دارای ویژگیهای شخصیت مرزی اجرا شد.روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش، سه گروهی دو مرحلهای (پیشآزمون و پسآزمون) بود. به منظور انجام پژوهش از میان 70 فرد دارای ویژگیهای شخصیت مرزی در شهر اصفهان در زمستان 1396، 45 نفر به صورت هدفمند مبتنی بر ملاکهای ورود و خروج انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه 15 نفر)گمارده شدند. پرسشنامه ادراک طردشدگی روهنر و همکاران (1978) در مراحل پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. گروه درمان یکپارچهنگر طرحوارهمحور و طرحوارهدرمانی هر یک به مدت 15 جلسه، تحت درمان قرارگرفته و گروه گواه هیچگونه درمانی دریافت ننمود. دادهها از طریق تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. در تحلیل دادهها از نرمافزار اس. پی. اس. اس.، نسخه 24 استفاده شد و سطح معناداری نیز حداقل 0.05 در نظر گرفته شد.نتایج: نتایج نشان داد که دو درمان یکپارچهنگر طرحوارهمحور و طرحوارهدرمانی نسبت به گروه کنترل منجر به کاهش ادراک طردشدگی در پسآزمون پس از کنترل پیشآزمون شدند (0.001>p). علاوه بر این، دو درمان یکپارچهنگر طرحوارهمحور و گروه طرحوارهدرمانی در کاهش ادراک طردشدگی دارای تاثیر یکسانی بودند (0.001>p).بحث و نتیجهگیری: با توجه به یافته مطالعه حاضر، درمانگران میتوانند دو درمان یکپارچهنگر طرحوارهمحور و طرحوارهدرمانی را برای کمک به کاهش طرد شدگی در افراد دارای ویژگیهای شخصیت مرزی مورد استفاده قرار دهند.
ادراک طردشدگی
درمان یکپارچهنگر طرحواره محور
طرحوارهدرمانی
2020
09
26
125
136
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2928_60605307abb0bb491dc5d0944c18de5e.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
نسخههای کوتاه سیاهۀ نشانههای بیماری (SCL): وارسی روایی و اعتبار
فاطمه
اخوان عبیری
محمدرضا
شعیری
مقدمه: یکی از ابزارهایی که در روانشناسی، کاربردهای متعدد بالینی و پژوهشی را بهخود اختصاص دادهاست، سیاهۀ بازنگریشدۀ 90 گویهای نشانههای بیماری میباشد. استفاده از این ابزار نیازمند وارسی ویژگیهای روانسنجی در نمونههای بالینی و غیربالینی است. از طرفی، بهدلیل وقتگیر بودن اجرای نسخۀ اصلی این پرسشنامه، استفاده از نسخ کوتاه این ابزار گسترش یافتهاست. از جمله نسخههای کوتاه «اس. سی. ال. – 90 - آر.» که مورد عنایت پژوهشهای متعددی قرار داشتهاند، سیاهۀ 27 گویهای نشانههای بیماری «اس. سی. ال. - 27»، سیاهۀ 25 گویهای نشانههای بیماری هاپکینز «اِیچ. اس. سی. ال. - 25»، پرسشنامۀ کوتاه نشانههای بیماری «بی. اس. آی. - 18»، سیاهۀ 14 گویهای نشانههای بیماری «اس. سی. ال. - 14»، سیاهۀ 10 گویهای نشانههای بیماری هاپکینز «اِیچ. اس. سی. ال. - 10»، سیاهۀ 9 گویهای نشانههای بیماری «اس. سی. ال. - 9» و سیاهۀ 6 گویهای نشانههای بیماری «اس. سی. ال. - 6» هستند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگیهای روانسنجی نسخههای کوتاه یادشده از «اس. سی. ال. – 90 - آر.» در یک نمونۀ غیربالینی ایرانی بودهاست.روش: در راستای دستیابی به هدف اشارهشده، پس از آمادهسازی نسخۀ فارسی سیاهۀ بازنگریشده 90 گویهای نشانههای بیماری، این سیاهه روی 513 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد (و دکتری حرفهای) دانشگاه شاهد اجرا شد. نمونهای به حجم 44 نفر از دانشجویان دانشگاه شاهد جهت محاسبۀ ضریب بازآزمایی نسخههای کوتاه «اس. سی. ال. – 90 - آر.»، انتخاب و آزمون با رعایت فاصلۀ زمانی دو هفته برای بار دوم در بین این نمونه، اجرا گردید. بررسی روایی همگرای ابزارهای یادشده، با استفاده از پرسشنامههای زیر صورت پذیرفت: مقیاس 21 گویهای افسردگی، اضطراب و استرس، پرسشنامۀ اضطراب بک، پرسشنامۀ افسردگی بک، پرسشنامۀ 28 گویهای سلامت عمومی، پرسشنامۀ 7 سؤالی اضطراب فراگیر، مقیاس عاطفۀ مثبت و منفی، پرسشنامۀ سوگیری مذهبی شعیری، مقیاس ترس از ارزیابی منفی، مقیاس عزتنفس روزنبرگ، پرسشنامۀ کوتاه اضطراب سلامت. وارسی روایی سازۀ نسخههای کوتاه «اس. سی. ال.»، با بهرهگیری از روش تحلیلعاملی تأییدی و با استفاده از نرمافزارهای «اس. پی. اس. اس. - 23» و «اِی. ام. اُ. اس. - 18» انجام شد. نتایج: نتایج حاصل از تحلیل آماری دادهها، مقادیر قابلقبول و معناداری از روایی ابعاد مربوط به هریک از نسخههای کوتاه سیاهۀ«اس. سی. ال. – 90 - آر.» را در نمونههای غیربالینی نشان داد. اعتبار ابعاد نسخههای مختلف «اس. سی. ال.» با استفاده از روش آلفای کرونباخ بین 0.84 برای نسخۀ «اس. سی. ال. - 9» و 0.92 برای نسخۀ «اِیچ. اس. سی. ال. - 25»، و با استفاده از روش بازآزمایی بین 0.81 برای نسخههای «بی. اس. آی. - 18» و « اس. سی. ال. - 6» و 0.84 برای نسخههای «اِیچ. اس. سی. ال. - 25» و «اِیچ. اس. سی. ال. - 10»، بهدست آمد. همچنین ساختارهای عاملی استاندارد هریک از آنها در نمونههای غیربالینی ایرانی از طریق تحلیلعاملی تأییدی با ریشۀ میانگین مربعات خطای برآورد «آر. ام. اس. ای. اِی.» بین 0.036 برای نسخۀ « اس. سی. ال. - 9» و 0.055 برای نسخۀ « اس. سی. ال. - 14»، تأیید گردید.بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش، میتوان در پژوهشهای روانشناختی و تلاشهای بالینی از نسخههای کوتاه این سیاهه استفاده نمود. هرچند نتایج کنونی، جدید و قابلتوجهاند، اما برای تکمیل آنها، وارسی ویژگیهای روانسنجی در نمونۀ بالینی نیز ضروری است.
روایی
اعتبار
تحلیل عاملی
«اس. سی. ال. -90- آر.»
نشانههای بیماری
2020
09
26
137
162
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2929_e5a4362651d46611b785ef92b88d8178.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان در نمونه دانشآموزان نوجوان شهر ارومیه
سید قاسم
مصلح
رحیم
بدری گرگری
شهروز
نعمتی
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی روایی، پایایی و ساختار عاملی پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان در نمونهای از دانشآموزان مقطع متوسطه دوم بود.روش: روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و اعتبارسنجی بود. نمونهای با تعداد 508 نفر دانشآموز دبیرستانی از بین دانشآموزان شهر ارومیه به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و بعد از ترجمه، اجرای مقدماتی و رفع مشکلات به پرسشنامه پاسخ دادند. جهت محاسبه روایی همگرا و تشخیصی از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی اکتشافی به روش تحلیل مؤلفههای اصلی با چرخش واریماکس و تحلیل عاملی تأییدی به روش بیشینه درستنمایی موردبررسی قرار گرفت. پایایی به کمک روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی و تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزارهای «اس. پی. اس. اس.» نسخه 25 و لیزرل نسخه 8/8 انجام شد.نتایج: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، پنج عامل را استخراج کرد که رویهمرفته 0.65 واریانس کل سؤالات را تبیین نمود و تحلیل عاملی تأییدی نیز از ساختار پنج عاملی مقیاس تنظیم رفتاری هیجان در نمونه به کار گرفتهشده حمایت میکند. ضریب آلفای کرونباخ برای زیر مقیاسهای تلاش برای پرت کردن حواس، کنارهگیری، برخورد فعالانه، جلب حمایت اجتماعی و نادیده گرفتن به ترتیب 0.75، 0.84، 0.82، 0.81 و 0.78 و برای کل پرسشنامه 0.74 برآورد شد و ضریب باز آزمایی برای کل پرسشنامه 0.82 به دست آمد. همچنین ضرایب همبستگی نشاندهنده روایی همگرا و تشخیصی مطلوب پرسشنامه بود.بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان در دانشآموزان مقطع دوم متوسطه از ویژگیهای روانسنجی مناسبی برخوردار است.
تنظیم رفتاری هیجان
خصوصیات روانسنجی
دانشآموزان نوجوان
2020
09
26
163
175
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2930_26c335eb3dd5a17133191ac9a49ce5b5.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
اعتباریابی و رواسازی مقیاس خودگزارشی ADHD بزرگسالان کانرز (CAARS–S:SV) در جمعیت ایرانی
مریم
مقدسین
پروین
دیباجنیا
مقدمه: اختلال کمبود توجه و بیشفعالی اغلب تا دوران بزرگسالی ادامه مییابد. ابزارهای تشخیص این اختلال در کودکی، روایی و اعتبار مناسبی دارد، اما تشخیص آن در بزرگسالان کماکان با مشکلاتی همراه است. بنابراین اقداماتی در جهت ایجاد ملاکهای اختصاصی برای تشخیص اختلال کمبود توجه و بیشفعالی بزرگسالان نیاز است. در حال حاضر نسخههای متنوع مقیاسهای درجهبندی اختلال کمبود توجه -بیشفعالی بزرگسالان کانرز، استاندارد بینالمللی برای ارزیابی این اختلال دارد.روش: این مطالعه به اعتباریابی، رواسازی و بررسی ویژگیهای روانسنجی فرم فارسی نسخه خودگزارشدهی مقیاس درجهبندی اختلال کمبود توجهی - بیشفعالی بزرگسالان کانرز میپردازد. روش مطالعه تحلیلی - توصیفی از نوع مطالعات همبستگی – روانسنجی است. بهمنظور بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه در جمعیت بهنجار نمونهای شامل 1021 آزمودنی نسخه خودگزارشدهی مقیاس درجهبندی اختلال کمبود توجه - بیشفعالی بزرگسالان کانرز و متغیرهای دموگرافیک را تکمیل کردند. برای تعیین همسانی درونی و ثبات آزمون از ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی بین دو اجرا با فاصلهی 4 هفتهی آزمون استفاده شد. برای بررسی ساختار عاملی مدل فارسی و تأیید ساختار عاملی فرم اصلی آمریکایی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی انجام شد. همچنین، بهمنظور بررسی روایی ملاک یا روایی تفکیکی پرسشنامه، نمونهای شامل 77 بزرگسال مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیشفعالی و 79 آزمودنی سالم بهعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. تشخیص اختلال کمبود توجه و بیشفعالی از طریق مصاحبهی بالینی ساختاریافته بر اساس «دی. اس. ام.» انجام گرفت.نتایج: تحلیل عاملی اکتشافی از طریق روش محورهای اصلی، با توجه به چرخش متمایل ابلیمین، انجام شد. آزمون کیزر – میر - اکلین، برای بررسی کیفیت نمونهگیری برابر با 0.912 و مقدار کرویت بارتلت با درجه آزادی 435 برابر با 2011.36 (0.0001>p)، بهدست آمد، که هر دو مقدار نشان دهندهی مناسب بودن انجام تحلیل عاملی اکتشافی است. لازم به ذکر است که مدل سه عاملی، 68 درصد از واریانس متغیرها را تبیین کرد. همچنین، نتایج بدست آمده حاکی از همسانی درونی یا ضریب آلفای کرونباخ بسیار بالا برای خردهمقیاسهای پرسشنامه است. مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای سه عامل به ترتیب برابر با 0.802، 0.758 و 0.869 بهدست آمد. نسخهی فارسی مقیاس درجهبندی اختلال کمبود توجه - بیشفعالی بزرگسالان کانرز: نسخه غربالگری خودگزارشی آن پرسشنامه روایی برای تشخیصگذاری بین بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیشفعالی و سالم است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی بر اساس 30 سئوال مقیاس، با مدل اصلی آمریکایی برازش بالایی را نشان داد. بهعبارتدیگر، شاخصهای برازش تحلیل عاملی تأییدی برازش بالایی را نشان دادند. نتایج بازآزمایی در دو اجرای پرسشنامه حاکی از ثبات این تست در جمعیت ایرانی است.بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتههای بهدست آمده میتوان نتیجه گرفت که مقیاس درجهبندی اختلال کمبود توجه - بیشفعالی بزرگسالان کانرز: نسخه غربالگری خودگزارشی دارای اعتبار و روایی بالا و همچنین، ویژگیهای روانسنجی مناسبی است و نشان میدهد استفاده از این پرسشنامه در جمعیت ایرانی مناسب است.
اختلال کمبود توجه/ پرتحرکی – کنترل تکانه
بزرگسالان
روایی سازه
روایی ملاک
اعتبار
همسانی درونی
بازآزمایی
2020
09
26
177
199
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2931_76499f216e59b5b416dc967b05e18222.pdf
روانشناسی بالینی و شخصیت
2345-2188
2345-2188
1399
18
1
اثربخشی درمان معنوی خداسو و درمانهای غیر معنوی در مدیریت استرس ناشی از بحران شیوع کرونا و طراحی مقدماتی الگوی معنوی مداخله روانشناختی در بحران کرونا
مسعود
جان بزرگی
ناهید
نوری
مهدیه
حیدریزاد
عرفانه
جان بزرگی
امین
جان بزرگی
مژگان
نظری
مقدمه: مشکلات روانشناختی ناشی از شیوع ویروس کرونا، استرس گستردهایی را در سطح جهان ایجاد کرد و باعث شکلگیری پروتکلهای متعدد برای کمک روانشناختی به افراد شده است. قصد مقاله حاضر مطالعه اثر مداخله معنوی و مداخلات غیر معنوی در مدیریت استرس ناشی از شیوع کرونا در مراجعان تهرانی مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی است.روش: پرسشنامه ساختار یافته برای بررسی اثرات استرس ناشی از شیوع کرونا از طریق اینترنت در اختیار سه گروه قرار گرفت و از 120 پرسشنامه تکمیل شده تا زمان تحلیل نتایج 60 نفر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج: یافتهها نشان داد که کسانی که درمانهای روانشناختی را گذراندهاند نسبت به کسانی که هیچ درمانی را نگذراندهاند بهتر توانستهاند استرس خود را در شرایط بحرانی مهار کنند. همچنین یافتهها در مقایسه بین درمان معنوی و دیگر درمانهای روانشناختی نشان میدهدکه درمان معنوی خداسو توانسته است در ابعاد مختلف به افراد کمک کند و در بسیاری از زمینهها به طور معناداری از درمانهای غیرمعنوی در مهار استرس کارآمدتر بود. این یافتهها مبنای تهیه پرتکل برای مقابله با استرس ناشی از شیوع بیماری کرونا شد. بدین منظور پاسخ کسانی که درمانهای معنوی گذرانده بودند مورد مطالعه قرار گرفت و سپس بر اساس پرتکل درمان چند بعدی معنوی یک برنامه کوتاه مدت برای مهار استرس افراد مبتلا تهیه شد.بحث و نتیجهگیری: بنابراین براساس منابع دینی، یافتههای علمی و درمان چند بعدی معنوی که در آن از منابع دینی و یافتههای بالینی برای کمک به مراجعان استفاده شده است، میتوان نتیجه گرفت که مداخلات معنوی برای مدیریت بحرانها کارآمد بوده و میتوان براساس آن برنامه مدیریت بحرانهای روانشناختی طراحی کرد.
ویروس کرونا
درمان چند بعدی معنوی - مذهبی
الگوی معنوی مداخله در بحران
2020
09
26
201
214
https://cpap.shahed.ac.ir/article_2932_038bd3812f796e47b8128784e4023cd2.pdf