مقدمه: رضایت زناشویی یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در در زندگی مشترک میباشد که زوجین در ازدواج خود تجربه میکنند و عامل مهمی است که منجر به آرامش وسازگاری بین زوجین و همچنین دوام و استحکام خانواده میشود. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس خودکارآمدی جنسی، رضایت جنسی، شادکامی و ناگویی هیجانی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری پژوهش انجام شده کلیه زنان ومردان متاهل مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناختی و مشاوره وارش و کلینیک راستین در منطقه 2 و 6 شهر تهران بودند. تعداد 352 نفر از طریق روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و از پرسشنامههای رضایت زناشویی انریچ (بهمنی و همکاران، 1385)؛ پرسشنامه خودکارآمدی جنسی (وزیری و همکاران، 1378)؛ پرسشنامه رضایت جنسی (آی. اس. اس.، 1981) ؛ پرسشنامه شادکامی آکسفورد (اُ. اچ. آی.، 1989) و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (تی. اِی. اِس. – 20، 1994) که اعتبار و پایایی مطلوبی بر خودارند، استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی جنسی 0.12 و رضایت جنسی 0.35 و شادکامی 0.29 رضایت زناشویی را پیشبینی میکنند و متغییر ناگویی هیجانی 0.10 رضایت زناشویی را در جهت منفی پیشبینی میکند. در نتیجهگیری کلی چون مدل ساختاری که ارائه شده بود برازش مطلوبی را نشان نداد با تغییر مدل ساختاری که ناگویی هیجانی و رضایت جنسی به عنوان میانجی مطرح شد در نتیجه برازش مطلوبی بدست آمد. دو متغیر رضایت جنسی و ناگویی هیجانی قادر به پیشبینی رضایت زناشویی بوده و با میانجی قرار گرفتن این دو، متغیر شادکامی به طور مستقیم اثرش را بر روی رضایت زناشویی از دست داده و به طور غیر مستقیم از طریق افزایش رضایت جنسی و کاهش ناگویی هیجانی بر رضایت زناشویی تاثیرگذار است. همچنین خودکارآمدی جنسی از طریق تاثیر بر رضایت جنسی و ناگویی هیجانی منجر به افزایش رضایت زناشویی شده و البته تاثیر مستقیم آن بر رضایت زناشویی نیر وجود دارد. بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان از طریق آموزش به افراد جهت افزایش توانمندیهای جنسی، رضایت جنسی آنها را تامین کرده و رضایت زناشویی که پایه اساسی استحکام خانواده میباشد را نیز فراهم نموده و از این طریق شادکامی را در افراد افزایش داد.